تصمیم بازار اعتماد یا بی اعتمادی
شرایط اخیر در قبال برجام اثبات کرد آمریکا تلاش دارد با تداوم تنش در منطقه برای بحران اقتصادی داخلی خود چاره اندیشی کند، آشفتگی که در پی بحران ۲۰۰۸ تا امروز ادامه دارد. بحرانی که به گفته خود دولتمردان آمریکایی ناشی از حرص و فساد بود. اما در مورد بازار ایران به نظر می رسد دوباره تضاد منافع اروپا و امریکا تجربه دهه هفتاد شمسی را بازخوانی می کند.
در حدود دو دهه قبل جدی ترین تحریمی که دولت جمهوری خواه آمریکا با همکاری کنگره به اقتصاد ایران تحمیل کرده بود داماتو بود. ولی در اواخر دهه هفتاد و همزمان با فعال شدن دولت اصلاحات، با تضاد منافعی که بین آمریکا و اروپا برسر فرصت های اقتصادی فراهم شده در صنعت نفت ایران ایجاد شد شاهد فروپاشی این تحریم بودیم.
این فروپاشی در دوباره در حال تکرار است ولی زمان بر خواهد بود، در چنین برهه ای بازار باید تصمیم بگیرد آیا می تواند به توان دپیلماسی ایران اعتماد کند و یا به بهانه لفاظی هایی که از کاخ سفید به گوش در لاک دفاعی رفته و معاملات را متوقف کند.
تصمیمی که بازار در این روزها اتخاذ می کند بسیار تعیین کننده خواهد بود و می تواند چشم انداز اقتصاد ایران را طی یک دهه آتی تصویر کند.
افت بازار و خروج سرمایه به معنی رشد بیش از پیش بازار سیاه و تورم فضای غیر مولد اقتصادی است، اما اعتماد بازار به روند دیپلماسی کشور به معنی عبور از گردنه ای است که اقتصاد ایران را طی یک دهه اخیر زمینگیر کرده بود و تجربه نشان داده با توجه به روندی که کاخ سفید پیش گرفته است به زودی شاهد عقب نشینی آمریکایی ها و حضور بیش از پیش اروپایی ها در بازار ایران خواهیم بود در چنین شرایطی کسانی که از بازار خارج می شوند ریسک زیان ناشی از عدم امکان استفاده از فرصت های پیش رو را به جان می خرند.